وقتی امام زمان (عج) ظهور میکند چه کسانی زنده میشوند؟
سوال:
وقتی امام زمان (عج) ظهور میکند چه کسانی زنده میشوند؟ اگر ما نباشیم امام زمان از کجا میفهمد که ما طرفدار او هستیم؟
پاسخ:
در این اینجا 2 مساله قابل طرح است: 1. معرفی اشخاصی که در زمان ظهور امام زمان (عج) رجعت میکنند. 2. شناخت طرفداران و نحوه آگاهی امام ـ علیه السّلام ـ از عقیده و افکار اشخاص.
آنچه نیاز به بررسی بیشتر دارد، بخش نخست می باشد. به همین جهت ما در ابتدا به پاسخ فشرده قسمت دوم میپردازیم. آن گاه وارد بخش اول خواهیم شد.
شناخت طرفداران:
پاسخ این بحث واضح است، زیرا داشتن علم غیب و آگاهی از اسرار انسان و جهان، از شئونات امام معصوم ـ علیه السّلام ـ میباشد و امام کسی است که علم گذشته و آینده را دارا است و بر اعمال بندگان، اشراف و احاطه دارد. اگر چنین نباشد نمیتواند امام و حجت میان خلق و خالق باشد. خود حضرت در توقیعی شریف که به شیخ مفید (ره) صادر فرموده است، پاسخ این سؤال را به بهترین وجه یادآور شده است، میفرماید: «انا نحیط علماً بانبائکم و لایعذب عنا شیء من اخبارکم... انا غیر مهملین لمرعاتکم و لاناسین لذکرکم...»؛[1] ما احاطه و اشراف کامل بر اخبار شما داریم و هیچ چیزی از اخبار شما از دید ما پنهان نمیباشد. ما مواظب اوضاع و احوال شما هستیم و هیچ گاه یاد شما را از خاطر نمیبریم. بنابراین از این نظر جای نگرانی وجود ندارد، زیرا حضرت نسبت به شیعیان و دشمنان خود هرگز بیتفاوت نمیباشد و تمام جریانات را نیز باخبر است. هر کس به میزان ایمان و معرفت خود، در میان پیروان حضرت، جایگاه خاص خود را دارد.
چه کسانی در هنگام ظهور زنده میشوند؟
بر اساس روایات، این مسأله اجمالاً قطعی و مسلم است که ائمه ـ علیهم السّلام ـ وعدهای از مؤمنین و کفار در زمان ظهور مهدی ـ علیه السّلام ـ دوباره زنده میشوند. و این موضوع به عنوان «رجعت» جزء معتقدات شیعه و ضروری مذهب میباشد.
توضیح مطلب این است که زنده شدن مردگان و بازگشت آنان به دنیا، چون از امور غیبی مربوط به آینده است، لذا اعتقاد به آن متوقف است بر وجود دلائل معتبر نقلی از معصومین ـ علیهم السّلام ـ . در روایات مربوط به این موضوع گرچه خصوصیات آن به طور کامل بیان نشده است ولی اصل مسأله رجعت در حد تواتر از ائمه ـ علیهم السّلام ـ نقل شده است. مرحوم سید مرتضی در این رابطه میفرماید: شیعه امامیه بر این اعتقاد است که خداوند به هنگام ظهور امام زمان (عج) گروهی از شیعیان آن حضرت را که پیشتر مردهاند، باز میگرداند تا به ثواب یاری و کمک به آن حضرت برسند و حکومتش را ببینند. و هم چنین گروهی از دشمنان او را باز میگرداند تا از آنان انتقام بگیرد و شیعیان از مشاهدة ظهور حق و بالا گرفتن کلمه اهل آن، خشنود گردند.[2]
علامه مجلسی (ره) نیز میفرماید: یکی از موضوعات اجماعی شیعه، بلکه از ضروریات مذهب حقه، حقانیت «رجعت» است که پیش از ستاخیز، در زمان حضرت قائم (عج) خواهد بود و گروهی از مؤمنان که دارای ایمان خالص بودهاند و نیز گروهی از کافران که دارای کفر محض بودهاند، به دنیا باز میگردند تا حکومت ائمه ـ علیهم السّلام ـ را ببینند.[3]
در روایات نیز از موضوع «رجعت» به عنوان ایام الله تعبیر شده است. امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: ایام الله ـ که مایة سرور و عزت مؤمنین است ـ سه مرحله دارد که رجعت یکی از آن است. «ایام الله ثلاثة: یوم یقوم القائم و یوم الکره و یوم القیامه».[4] و در حدیث دیگر نیز امام صادق ـ علیه السّلام ـ ایمان به رجعت را ضروری شمرده و میفرماید: «از ما نیست کسی که اعتقاد به بازگشت ما نداشته باشد.»[5]
امّا اعتقاد به جزئیات و خصوصیات رجعت مثل زمان و تعداد افراد و... ضرورتی ندارد و در روایات نیز به روشنی بیان نشده است، آن چه قطعی و ضروری مذهب است اصل اعتقاد به رجعت فی الجمله است.
امّا چه کسانی دوباره زنده میشوند و به دنیا باز میگردند؟
از روایات مربوط به این موضوع استفاده میشود که امر رجعت عمومی نیست، بلکه ائمه ـ علیهم السّلام ـ و عده خاصی از مؤمنین و کفار خالص در عصر قیام حضرت مهدی (عج) دوباره زنده میشوند. امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «رجعت و بازگشت مردگان به دنیا، همگانی و فراگیر نیست، بلکه مربوط به عدهای خاص است، برنمیگردند به دنیا مگر کسانی که از ایمان پاک برخوردارند و یا به حد شرک خالص رسیدهاند.» و نیز میفرماید: «فقط کسانی در زمان ظهور قائم ما به سوی دنیا باز میگردند که ایمانش را خالص کرده باشند و یا به مرز کفر خالص رسیده باشند. غیر از این دو گروه، دیگران برگشتی به دنیا نخواهند داشت، مگر در قیامت.»
بنابراین مسأله رجعت محدود به افراد خاصی است که در روایات به برخی از این افراد و گروهها اشاره شده است، ذیلاً به این روایات پرداخته میشود:
رجعت ائمه ـ علیهم السّلام ـ
بیشتر روایات این باب مربوط است به رجعت و بازگشت ائمه ـ علیهم السّلام ـ . در این مورد نیز ما با دو دسته روایات مواجه هستیم:
دستهای از این روایات رجعت را برای تمام ائمه ـ علیهم السّلام ـ ثابت میکند. برخی دیگر از روایات ـ برای ذکر مصداق ـ تنها نام دو امام یعنی امیر المؤمنین و امام حسین ـ علیهم السّلام ـ را ذکر نموده است. و در پارهای از روایات نام پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیز آمده است.[6] امّا سایر ائمه ـ علیهم السّلام ـ از آنان به طور خاص ذکری به میان نیامده است، بلکه به طور عام قائل به رجعت همه ائمه شدهاند. نظیر آنچه که از امام صادق ـ علیه السّلام ـ در این زمینه نقل شده است. حضرت میفرماید: «هیچ امام و پیشوایی نیست مگر این که مجدداً در زمان خودش در آینده به دنیا باز میگردد در حالی که نیکان و بدان زمان او نیز همراه او بر میگردند تا افراد با ایمان از انسانهای کافر جدا شوند.»[7] و در حدیث دیگر امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «دوباره به سوی شما بر میگردند پیامبر شما و امیر المؤمنین علی ـ علیه السّلام ـ و امامان معصوم ـ علیهم السّلام ـ».[8]
اولین کسی که به دنیا باز میگردد امام حسین ـ علیه السّلام ـ است با اصحاب و یارانش
امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «اولین کسی که قبر او شکافته میشود و به سوی دنیا باز میگردد، حسین بن علی ـ علیه السّلام ـ است.»[9] و در جای دیگر میفرماید: «نخستین فردی که به دنیا باز میگردد، حسین بن علی است پس حکومت میکند تا وقتی که در اثر پیری هر دو پلک او بر چشمانش میافتد.»[10] که اشاره به طولانی بودن حکومت امام حسین در عصر رجعت است. و نیز از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نقل شده است که : نخستین کسی که سر ازخاک بر میدارد و با هفتاد و پنج هزار نفر از شیعیان، رجعت میکنند حسین بن علی ـ علیه السّلام ـ است.[11]
جابر نیز از امام باقر ـ علیه السّلام ـ نقل میکند که امام حسین ـ علیه السّلام ـ در روز عاشورا، پیش از شهادتش، به تفصیل درمورد رجعت خود و یاران خود سخن گفت: «بشارت باد شما را به خدا قسم اگر این قوم ما را بکشند، ما نخستین کسانی هستیم که نزد پیامبرمان باز میگردیم و تا مدتی که خدا بخواهد توقف خواهیم کرد، آن گاه من اولین کسی هستم که قبرش شکافته میشود و ناگهان از قبر خارج میشوم، در حالی که امیر المؤمنین نیز از قبرش خارج شده و مهدی ما نیز قیام نموده است.»[12] در این روایت، رجعت امام حسین و امیر المؤمنین ـ علیهم السّلام ـ همزمان با قیام حضرت مهدی (عج) بیان شده است. در روایت دیگر امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «امام حسین ـ علیه السّلام ـ همراه با شهدای کربلا و هفتاد پیامبر، بازگشت مینماید. رو میآورد به سوی دنیا امام حسین همراه با کسانی که با وی به قتل رسیده بودند و همراهی میکنند او را هفتاد پیامبری که با موسی بن عمران مبعوث شدند. آن وقت حضرت قائم انگشترش را به او میسپارد.»[13]
در ادامة این حدیث اشاره به غسل و دفن امام زمان ـ علیه السّلام ـ به وسیله امام حسین ـ علیه السّلام ـ نیز شده است. مفضل نیز از امام صادق ـ علیه السّلام ـ در این مورد نقل میکنند که امام حسین ـ علیه السّلام ـ با دوازده هزار نفر از شیعیانش رجعت میکنند، در حالی که عمامة سیاه پوشیده است.[14]
علاوه بر اصحاب امام حسین ـ علیه السّلام ـ در روایات دیگر اشاره به رجعت بعضی از مؤمنین و شیعیان علی ـ علیه السّلام ـ نیز شده است. امام باقر ـ علیه السّلام ـ از امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ نقل میکند که؛ در هنگام ظهور حضرت مهدی، مؤمنان، لبیک گویان، گروه گروه از قبرها بیرون میآیند و حضرت از این رخداد فوق العاده با تعجب یاد میکند؛ پس چقدر حیرت آور است (زنده شدن مردگان) چگونه در حیرت نباشم از زنده شدن مردگان که خداوند آنان را از قبورشان بر میانگیزند در حالی که گروه گروه مشغول گفتن لبّیک لبّیک ای دعوت کننده به سوی خدا، هستند.»[15]
رجعت دشمنان اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ و کفار برای کیفر و انتقام
بعضی از روایات این باب، مربوط است به بازگشت معاندین و کفار تا به دست مؤمنان، ذلت و عذاب را بچشند و مؤمنان نیز تشفی پیدا کنند. امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «زمانی که مهدی ما ظهور نماید، خداوند کسانی را که به اذیت و آزار بندگان مؤمن میپرداختند، با همان قیافه قبلیشان، به دنیا باز میگرداند تا مؤمنین از آنان انتقام بگیرند.»[16] این روایت با توجه به آنچه در روایتی که قبلاً از امام صادق ـ علیه السّلام ـ نقل شد (ما من امام الا و یکرفی قرنه و یکرمعه البر و الفاجر فی دهره حتی یمیز المؤمن من الکافر) نشان میدهد که قبل از قیامت در زمان رجعت نیز بازخواست و دادرسی وجود دارد. و بازگشت این عده از کفار با قیافههای اصلی شان، برای کیفر و تنبیه است.
هم چنین در ذیل آیة «و اقسموا بالله جهد ایمانهم لایبعث الله من یموت بلی وعداً علیه حقاً و لکن اکثر الناس لا یعلمون... لیعلم الذین کفروا انهم کانوا کاذبین»؛[17] امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «یعنی فی الرجعه یردهم فیقتلهم و یشفی صدور المؤمنین فیهم»؛[18] یعنی در زمان رجعت خداوند آنان را بر میگرداند تا به دست مؤمنین کشته شوند و مؤمنین تسلی پیدا کنند.
رجعت بعضی از شیعیان برای یاری حضرت مهدی (عج)
امام صادق ـ علیه السّلام ـ به ابیبصیر میفرماید: «ای ابابصیر هنگامی که قیام کند مهدی ما، خداوند گروهی از شیعیان ما را به سوی او بر میانگیزند و از قبرهایشان خارج میکند. پس آنان با او بیعت میکنند در حالی که شمشیرهایشان بر گردن آنان آویخته است، این خبر به گوش شیعیانی که زندهاند میرسد و میگویند: فلانیها از قبرشان خارج شدهاند و به سپاه حضرت مهدی ملحق گردیدهاند!».[19]
این حدیث بیانگر انعکاس وسیع خبر زنده شدن و بازگشت مجدد این عده از شیعیان و ملحق شدن آنان با سپاه امام زمان میباشد، به گونه که این خبر باشکوه، در میان شیعیان در حال حیات ـ که هر کدام چنین آرزویی را در دل میپرورانند ـ و در مجالس آنان رد و بدل و گفتگو میشود.
در حدیث دیگر نیز امام صادق ـ علیه السّلام ـ از برانگیخته شدن این عده از شیعیان برای یاری امام زمان (عج) سخن میگوید: «هنگامی که قائم ما ظهور نماید خداوند عدهای از شیعیان را زنده میکند و آنان لبیک گویان گروه گروه به سوی او حرکت میکنند. آن وقت است که تردید منکران، رنگ میبازد و آنان نابود میشوند.»[20]
رجعت انصار و وزراء حضرت مهدی که به طور خاص از آنان نام برده شده است
در برخی از روایات نام بعضی از افراد ذکر شده است مثل: اصحاب کهف، یوشع بن نون، سلمان فارسی، مقداد، ابودجانه، مالک اشتر و... و حتی تصریح شده است که این افراد در سمت وزراء و معاونان حکومت جهانی حضرت، در جهان از ناحیه حضرت، فرمانروایی میکنند. امام صادق ـ علیه السّلام ـ در این مورد میفرماید: «از پشت کوفه تعداد 27 مرد، برای یاری مهدی، از قبرهایشان خارج میشوند که 15 نفر از آنان از قوم موسی است ـ آنانی که هدایت شدند و بر اساس حق رفتار نمودند ـ و 7 نفر از اصحاب کهف و یوشع بن نون و سلمان و ابودجانه انصاری و مقداد و مالک اشتر، میباشند. اینها همواره در پیشگاه مهدی مشغول خدمت حکمرانی هستند.»[21]
رجعت مفضّل بن عمر
امام صادق ـ علیه السّلام ـ در مورد وی که از اصحاب خاص حضرت میباشد، میفرماید: تو نه تنها در هنگام ظهور مهدی (عج) دوباره زنده میشوی، بلکه جزء افراد ویژة مهدی خواهی بود که مرتب فرمان صادر میکنی ـ یا مفضل انت و اربعة و اربعون رجلاً تحشرون مع القائم. انت علی یمین القائم تأمر و تنهی و الناس اذذاک اطوع لک منهم الیوم».[22]
رجعت داود بن کثیر الرّقی
امام صادق ـ علیه السّلام ـ در مورد شأن و منزلت این صحابی بزرگوار خود میفرماید: «انزلوا داود الرقی منی بمنزلة المقداد من رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ»؛[23] یعنی قدر و منزلت این مرد نزد من نظیر مقداد نزد پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ است. و نیز میفرماید: «من سرّه ان ینظر الی رجلٍ من اصحاب القائم فلینظر الی هذا» (داود رقی).[24] کسی که میخواهد مردی از یاران مهدی را ببیند به او نگاه کند.
رجعت عبدالله بن شریک عامری
امام باقر ـ علیه السّلام ـ در مورد وی میفرماید: گویا میبینم که عبدالله بن شریک با چهار هزار نفر سپاه، پیشاپیش حضرت مهدی (عج) تکبیرگویان، از دامنه کوه بالا میروند؛ «کانی بعبدالله بن شریک العامری علیه عمامة سوداء و دؤابتاها بین کتفیه مصعداً فی لحف الجبل بین یدی قائمنا اهل البیت فی اربعة آلاف یکبرون».[25]
رجعت اسماعیل فرزند امام صادق ـ علیه السّلام ـ
ابوخدیجه از امام صادق ـ علیه السّلام ـ در مورد فرزندش اسماعیل نقل میکند که وی نخستین کسی است که با ده نفر از یارانش زنده میشوند و ظهور میکنند و عبدالله بن شریک یکی از این ده نفراست که وظیفه پرچمداری را به عهده دارد. «انه یکون اول منشور فی عشرة من اصحابه و منهم عبدالله بن شریک و هو صاحب لوائه».[26]
رجعت حمران بن اعین و میسّر بن عبدالعزیز
امام صادق ـ علیه السّلام ـ در مورد این دو نفر میفرماید: گویا میبینم که آنان در حالی که شمشیر در دست دارند، در میان مردم، میان صفا و مروه مشغول صحبت میباشند؛ «کانی بحمران بن اعین و میسّر بن عبدالعزیز یخطبان الناس باسیافهم بین الصفا و المروه».[27]
کلام آخر: روایات بحث رجعت، هرگز درصدد برشمردن تعداد و آمار افراد و یا ذکر اسامی آنان، نمیباشد. بلکه این روایات ضمن اشاره به اسامی برخی از افراد گروهها، مسأله رجعت مردگان به دنیا را، محدود و مختص کسانی میداند که قبل از مرگ از درجه بالای ایمان برخوردار بوده و در حمایت از دین الهی و اطاعت از ائمه ـ علیهم السّلام ـ کوتاهی ننمودهاند و یا کسانی که در راه کفر و عناد با اهلبیت ـ علیهم السّلام ـ از هیچ تلاشی فروگذار نبودهاند. اما غیر از این دو گروه ـ چنانچه قبلاً اشاره شد ـ بازگشت به دنیا نخواهند اشت (و اماما سوی هذین فلا رجوع لهم الی یوم الماب).
بنابراین آنچه مهم و تعیین کننده است خلوص ایمان در پرتو عمل به دستورات الهی و اعتصام به ولایت امام معصوم ـ علیهم السّلام ـ است تا در اثر چنین پیوندی خداوند نیز وی را از چنین فوز عظیمی در ایام الله ظهور مهدی و رجعت اهلبیت ـ علیهم السّلام ـ برخوردار نماید.
به همین خاطر مهمترین تقاضای شیعه از خداوند در دعای عهد این است که: «پروردگارا! ما را از یاران و کمک کنندگان حضرتش قرار بده و شرف شهادت در محضر او را نصیب ما بفرما، پروردگارا اگر چنانچه مرگ میان من و ظهور او فاصله انداخت، پس من را بعد از مرگ نیز هنگام ظهورش، از قبرم خارج فرما در حالی که کفنم را پوشیده و شمشیربه دست آماده انجام فرمان حضرت باشم.»[28] جالب این است که این آرزو و تقاضا، بعد از اعلام بیعت اکید با حضرت ولی عصر -ارواحنا فداه- و امضای عهد و پیمان با او، ابراز می شود؛ (عقدا و بیعة له فی عنقی لا احول عنها و لا ازول ابداً). بدیهی است که تمام دشواری و اهمیت کار، عمل به این بیعت و به پایان رساندن آن است.
------------ --------- --------- --------- -----
[1] . الاحتجاج، ج 2، ص 599، تألیف العلامه ابی منصور الطبرسی، طبع دوم، 1416 هـ .ق، اسوه، قم.
[2] . شیعه و رجعت، ص 250، تألیف الشیخ محمد رضا الطبسی النجفی، ترجمه و تلخیص از سید محمد میرشاه ولد، قطع وزیری، چ اول، 1376، دار النشر اسلام، قم.
[3] . همان، ص 259.
[4] . معجم الاحادیث الامام المهدی (عج)، ج 4، ص 82. حدیث شماره 1152، تألیف الهیئة العلمیه تحت اشراف الشیخ علی الکورانی، طبع الاولی، 1411 هـ .ق، موسسة المعارف الاسلامیه، قم.
[5] . همان، ص 84، ح 1154.
[6] . ر.ک: سیمای آفتاب، ص 345، دکتر حبیب الله طاهری، چاپ اول، 1380 هـ .ش، انتشارات زایر، قم.
[7] . رجعت از نگاه عقل و دین، ص 94، غلام رضا مغیثی، چ اول، 1380، قطع رقعی، انتشارات قم.
[8] . معجم احادیث المهدی، ج 5، ص 327، ش 1763.
[9] . میزان الحکمه، ج 4، ص 58، ش 6932، محمدی ری شهری، چاپ مکتب الاعلام، 1362 هـ .ش.
[10] . معجم احادیث المهدی، ج 5، ص 328، ش 1766.
[11] . البیعة لله، ص 152، نوشته فریده گل محمدی آرمان، چ اول، زمستان 1376، دار النشر اسلام، قم.
[12] . بحار الانوار، ج 53، ص 61، حدیث 52.
[13] . معجم احادیث المهدی، ج 3، ص 89، ش 1158.
[14] . البیعة لله، ص 275.
[15] . بحار الانوار، ج 53، ص 46، حدیث 20.
[16] . معجم احادیث الامام المهدی، ج 4، ص 95، ش 1162.
[17] . سوره نحل، 39 ـ 40.
[18] . معجم احادیث الامام المهدی، ج 5، ص 214، ش 1638.
[19] . الشیعه و الرجعه، ج 1، ص 385، تألیف الشیخ محمدرضا الطبسی النجفی، طبع الثالثه، 1385 هـ، 1966 م، نجف.
[20] . معجم الاحادیث الامام المهدی،ج 4، ص 101، ش 1167.
[21] . بحار الانوار، ج 53، ص 90، حدیث 95.
[22] . معجم احادیث الامام المهدی، ج 4، ص 98، ش 1165.
[23] . جامع الرواة، ج 1، ص 308، محمد بن علی الاردبیلی الغروی الحائری، طبع کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، 1403 هـ .ق، قم.
[24] . همان.
[25] . اثباه الهداة، ج 3، ص 561، تألیف محمد بن الحسن الشیخ الحر العاملی، بیتا.
[26] . چشم اندازی به حکومت مهدی، ص 95، نجم الدین طبسی، ویرایش دوم، چاپ سوم، 1380، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، (بوستان کتاب).
[27] . میزان الحکمه، ج 4، ص 58، ش 6934.
[28] . بحار الانوار، ج 53، ص 96، مفاتیح الجنان، چاپ فیض، ص 893، (دعای عهد). منبع : مبین گروپ
کلمات کلیدی:
ساخته شده توسط Rodrigo ترجمه شده
به پارسی بلاگ توسط تیم پارسی بلاگ.